ماجرای بدعهدی آمریکا در «بیانیه الجزایر» چه بود؟
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۸۰۲۵۹
خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست- زینب رجایی: مقام معظم رهبری پیش از ظهر امروز (شنبه ۵ آذر ماه) در دیدار جمع کثیری از بسیجیان در بیانات خود تاکید کردند: «مذاکره مشکل ما را با آمریکا حل نمیکند، مشکل ما با آمریکاییها را باج دادن حل میکند آن هم نه یک بار!».
ایشان خاطرنشان کردند: «اگر دنبال حل شدن مشکل با آمریکا هستید باید مرتب باج بدهید؛ اگر حاضر به باج دادن پشت سر هم هستید و میخواهید از همه خطوط قرمزتان عبور کنید، آمریکا دیگر با شما کاری ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیانیه الجزایر، اولین تجربه تلخ مذاکره توافق با آمریکا
ماجرای این بدعهدی از این قرار است که بعد از آنکه دانشجویان پیرو خط امام، سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند و تعداد ۵۲ نفر از حاضران در سفارتخانه را گروگان گرفتند، ایالات متحده به تلافی اینکه موقعیت و منافع خود در ایران را از دست داده بود و نفوذ منطقهای خود را در خطر میدید، روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود با ایران را قطع کرد، بسیاری از اموال و داراییهای جمهوری اسلامی را بلوکه کرد و علاوه بر این محمولههای تسلیحاتی که ایران بهای آن را پرداخته بود، به ایران تحویل نداد؛ اما در عین حال برای حل مسأله گروگانهای آمریکایی و آزادی آنها، متوقف نشد.
ارتش آمریکا تصمیم گرفت مستقیماً وارد عمل شود و گروگانها را آزاد کند؛ عملیات «پنجه عقاب» را طراحی کرد، همان عملیاتی که آن را به نام «طبس» میشناسیم و به علت طوفان شن در صحرای طبس بینتیجه ماند. پس از آنکه آمریکا نتوانست از طریق نظامی به هدف خود برسد، گفتگوی سیاسی را در دستور کار خود قرار داد و در نتیجه پیگیریهایی که صورت گرفت، مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا با میانجیگری مقامات کشور الجزایر آغاز شد. در نتیجه این مذاکرات چند متن مشترک به دست آمد، که از آن به عنوان «بیانیههای الجزایر» یاد میشود.
بنا بر مفاد بیانیه الجزایر مقرر شد که ایران ۵۲ گروگان آمریکایی را آزاد کند؛ در ازای آن آمریکا نیز در امور داخلی ایران (سیاسی و نظامی) مداخله نکند و تحریمهای تجاری و اقتصادی را لغو و داراییهای مسدود شده ایران را آزاد کند. علاوه بر این در حوزه روابط اقتصادی میان دو کشور نیز مقرر شد که ایران بدهیهای خود به نهادهای آمریکایی را پرداخت کند و در طرف مقابل، آمریکا برای استرداد داراییهای حکومت پیشین ایران اقدام کند.
بعد از موافقت مجلس با مفاد این معاهده، «بهزاد نبوی» سرپرست هیئت ایرانی طرف مذاکره، متن بیانیه را در تهران و «وارن کریستوفر» معاون وزارت امورخارجه آمریکا نیز متن مشابه را در الجزایر امضاء کرد. از آنجا که ایران بر سر میز مذاکرات مستقیم ننشست، آنچه بر سر آن توافق شد، قرارداد یا موافقتنامه نام نگرفت و تحت عنوان «بیانیه» به امضا رسید.
ایران احکام خود را به صورت فوری اجرایی کرد و یک روز بعد از صدور بیانیهها، در ۳۰ دی ۱۳۵۹، گروگانهای آمریکایی آزاد و از راه الجزایر به آمریکا منتقل شدند؛ اما در طرف مقابل، بعد از پیگیریهای فراوان، دولت آمریکا تنها ۲ میلیارد دلار از داراییهای ایران را آزاد کرد و سرنوشت بخش عظیمی از اموال کلان ایران در پیچوخم دستگاه قضائی آمریکا باقی ماند. بنابراین تعهدات آمریکا در بیانیههای الجزایر، جنبه عملیاتی و اجرایی پیدا نکرد. حتی اصول اساسی بیانیهها مانند «تعهد به عدم مداخله در امور ایران» نقض شد که این در موارد متعددی تا امروز نیز به طول انجامیده است. گذشته از اینها، آمریکا تحریمهای تجاری را که به موجب بیانیهها ملغی کرده بود را در سالهای جنگ تحمیلی بار دیگر برقرار و حتی آنها را تشدید کرد.
ایران طعم وفای به عهد آمریکا را نچشیده است
وقتی بیانیه الجزایر مورد موافقت دولتهای ایران و آمریکا قرار گرفت یکی روزنامه آمریکایی مطلبی نوشت که از واژه jump استفاده کرده بودند. یعنی طرف از فرط خوشحالی از جای خود پریده بود! و باور نمیکردند ایران به سادگی چنین امتیازاتی به طرف آمریکایی بدهد. وضع آشفته سازوکار اداری کشور در سالهای اوایل انقلاب، کارشکنیهای بنیصدر در وزارتخانهها و بانک مرکزی و همچنین عدم حضور کارشناسان حقوق بینالملل در ایران، منجر شد آمریکا بتواند راههای فراری در بندهای بیانیههای الجزایر بگنجاند و از تعهدات خود شانه خالی کند. گروهی از کارشناسان علت این نتایج را ضعف کادر مذاکرهکننده ایرانی و خوشخیالی آنان به مذاکره با آمریکا میدانند و معتقدند که بهزاد نبوی ضمن اینکه از تجربه و توانایی لازم برای انجام این مذاکرات برخوردار نبود؛ از مشارکت حقوقدانان نیز بهرهای نبرد.
«عزتالله سحابی» از چهرههای مطرح نزدیک به دولت موقت درباره امضای این بیانیه میگوید: «زمانی که بیانیه الجزایر مورد موافقت دولتهای ایران و آمریکا قرار گرفت در یکی از روزنامههای آمریکایی مطلبی خواندم و آنقدر این توافق، برای طرف آمریکایی شوکآور و امیدوارکننده بود که از واژه jump استفاده کرده بودند. یعنی طرف از فرط خوشحالی از جای خود پریده بود! و باور نمیکردند ایران به سادگی چنین امتیازاتی به طرف آمریکایی بدهد.»
تاریخ گواهی میدهد که آمریکا هرگز مزه عمل به تعهدات را به ایران نچشانده است و با اعمال سیاستهای مختلف فریبنده، به نقض گسترده قراردادهای خود دست زده است. عدم اجرای تعهدات بیانیه الجزایر، نخستین تجربه جمهوری اسلامی از توافق با ایالات متحده بود، تجربهای که میتواند ریشه خصومت میان طرفین در سالهای بعد را شناخته شود. البته تکرار تجربه الجزایر در توافق بینالمللی «برجام» در سالهای اخیر در شرایطی که دولت ایران و جمهوری اسلامی فرصت دوبارهای به آمریکا داده بود بار دیگر نشان داد که ایالات متحده تصمیمی برای وفای به عهد ندارد. بیانات مقام معظم رهبری نیز اشاره به آن داشت که تکرار مکرر این بدعهدیها و اصرار غرب برای باج گرفتن از ایران، مانع حصول نتیجه مذاکرات شده است.
ایران با بدعهدی مشکل دارد نه مذاکره!
«مهرداد ویس کرمی» نماینده مردم خرم آباد در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر بدعهدی آمریکا و اصرار آنان برای باجگیری از ایران گفت: در طول سالهای گذشته، تأکید رهبر انقلاب بر این بوده که جمهوری اسلامی با مذاکره مشکلی ندارد و غیر از رژیم صهیونیستی که آن را به رسمیت نمیشناسد، فی نفسه با مذاکره مخالفتی نمیکند، اما نکته آن است که نباید «مذاکره برای مذاکره» داشته باشیم.
وی افزود: بنا بر بیانات مقام معظم رهبری نباید در مذاکرات از موضع نابرابر یا بالاتر با ما رفتار شود. اگر قرار باشد آمریکا و یا هر کشور دیگری بخواهد حرف خود را به کرسی بنشاند و با ملت ما به عنوان یک ملت مستقل برخورد نکند، مذاکرات به جایی نخواهد رسید.
آنها به گاو شیرده نیاز دارند و میخواهند منافع و منابع کشورهای دیگر را چپاول کنند. بنابراین به هیچ عهد و پیمانی وفادار نبوده و به هیچ قول و تعهدی در مقابل سایر ملتها عمل نمیکنند. ویس کرمی با تاکید بر سابقه بدعهدی آمریکا در طول تاریخ و با اشاره به تجربه بیانیه الجزایر، عنوان کرد: پیش از انقلاب که رژیم پهلوی نوکر آمریکا بود و استقلال کشور را در مقابل هر چیزی معامله میکرد، این کشمکشها مطرح نبود؛ اما بعد از انقلاب دولت آمریکا به دنبال آن است که خواستههای نامحدود، یکطرفه و بدون حساب و کتاب را از ملت و دولت ما بگیرد و به هر نحوی که بتواند به باجگیری خود ادامه دهد؛ اما چنین چیزی نقطه مقابل فلسفه حکومت اسلامی است و با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تناقض دارد.
نماینده مردم خرم آباد در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: برخی از کشورها در سالیان گذشته با تصور اینکه میتوانند با آمریکا توافق کنند، وارد مذاکره شدند اما هیچکدام از آنها نتیجهای جز باج خواهیهای بیشتر و زورگویی بی حد آمریکا دریافت نکردند. تاریخ گواه خوبی است که آمریکاییها هیچ حد و مرزی برای خواستههای نامشروع خود قائل نیستند. به تعبیر ترامپ که سیاست آمریکا را با زبان شفافتری بیان میکرد، آنها به گاو شیرده نیاز دارند و میخواهند منافع و منابع کشورهای دیگر را چپاول کنند. بنابراین به هیچ عهد و پیمانی وفادار نبوده و به هیچ قول و تعهدی در مقابل سایر ملتها عمل نمیکنند.
کد خبر 5640421 زينب رجائیمنبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری جنگ تحمیلی مهرداد ویسکرمی الجزایر ارتش آمریکا ایالات متحده امریکا بهزاد نبوی ایالات متحده طبس مجلس شورای اسلامی ایران هفته بسیج انقلاب اسلامی ایران جمهوری اسلامی ایران هیئت دولت سیدابراهیم رئیسی مقام معظم رهبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حسین امیر عبداللهیان ایالات متحده امریکا وزارت کشور بلاروس وزارت راه و شهرسازی مقام معظم رهبری بیانیه الجزایر جمهوری اسلامی بدعهدی آمریکا بیانیه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۸۰۲۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظریف: اسرائیلیها به آمریکاییها هم لگد زدند | اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد | آنانکه دلشان برای آمریکا لک میزند باید بدانند آمریکا چه کرد
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، محمدجواد ظریف در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات که به مناسبت روز ملی خلیج فارس با عنوان «ژئوپلیتیک خلیج فارس» برگزار شد، گفت: خلیج، اسماش فارس است، نه خلیج همیشه فارس. برای این نقطه مهم زنان و مردان بزرگی فداکاری کردهاند و باید این یاد و خاطره را گرامی بداریم.
وی درباره چالشهای شناختی در خلیج فارس، افزود: برداشت من این است که دنیا گرفتار چالش شناختی است و بسیاری از مشکلات از این امر نشات می گیرد. همه دوست دارند به کشور و منطقه کمک کنند اما اشتباهات و خطاها به خاطر شناخت نادرست است.
ظریف تاکید کرد: برخی ادراک نادرست باعث شده منطقه ما از حق آرامش، صلح و همزیستی مسالمت آمیز دور باشد. امروز تا حد قابل توجهی دوستان در حاشیه خلیج فارس در حال اصلاح ادراک خود از جهان هستند اما هنوز از این روند عقب هستیم. البته هنوز باقیماندههایی از ادراک غلط در کشورهای جنوب خلیج فارس وجود دارد که آن خرید امنیت برای خودشان است. توهم خرید امنیت کماکان وجود دارد.
وی افزود: ادراک کشورهای عربی درست شده که فهمیدند امنیت را نمیتوان تنها از آمریکا خرید و میدانند دنیا دیگر دنیای قطبی سابق نیست که بتوان با وابستگی به یک قطب امنیت ایجاد کرد. خاصیت جهان قطبی این بود که رابطه وفاداری و حمایت بین مرکز و پیرامون یا بین قطب و مرید وجود داشت. پیرامون نسبت به مرکز وفادار بود اما رابطه مرکز و پیرامون به هم ریخته است. جهان از قطبها خارج شده و دیگر دوگانه وفاداری و حمایت به شکلی که میشناختیم وجود ندارد و کشورهای خلیج فارس این را فهمیدند. کویت قبل از اینکه بر کشتیهایش پرچم آمریکایی بزند، از پرچم شوروی استفاده میکرد. آنها فهمیدند برای کسب حمایت باید با قدرتهای مختلف همکاری داشته باشند اما باز هم این مشکل را داشتند که فکر میکردند باید امنیت را با پول خرید. حتی تلاش کردند امنیت را از صدام بخرند.
ظریف تصریح کرد: صدام خودش را دژ شرقی جهان عرب در مقابل ایران معرفی میکرد و حاشیه نشینان خلیج فارس به او پول دادند تا امنیت بخرند. اخیرا به اسم یک کتاب که وجود خارجی ندارد، حرفهایی درآمده که در فضای مجازی باعث انتقال جهالت شده است. در سایتها مینویسند که کشورهای عربی خلیج فارس تنها ۵۰ میلیون دلار یا ۵ میلیارد دلار به صدام کمک کردند درحالی که یکی از رهبران عربستان شخصا به آقای روحانی گفته بود ۷۵ میلیارد دلار به عراق کمک کردهاند.
وزیر سابق امور خارجه، ادامه داد: یادداشتهای دبیرکل وقت سازمان ملل متحد نشان میدهد همان زمان هم دولت سعودی نگران بلندپروازیهای صدام بود. خیلی از مردم اطلاعات کامل ندارند و امروز آمریکا شده قبله آمالشان. از قول صدام گفتند که تا انجام مذاکره قطعنامه را امضا نمیکنند، همان وقت دبیرکل زنگ زد به وزیر خارجه دولت ریگان، ما قطعنامه ۵۹۸ را تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرفتیم، آنوقت آنها گفتند تازه مهرماه با شما گفتوگو خواهیم کرد. آمریکاییها همان کاری که اول جنگ کردند را انجام دادند. آنها اول جنگ تحمیلی گفتند که عراق، ایران را ظرف یک هفته شکست خواهد داد و به همین خاطر مانع تصویب قطعنامه شدند. قطعنامه ۴۷۹ تازه ۷ روز بعد از شروع جنگ تصویب شد و با فشار آمریکا، عقبنشینی از سرزمینهای اشغالی ایران در آن نیامد. کسانی که دلشان برای آمریکا لک میزند باید بدانند آمریکا چه کرد. میدانید که البته من معروف به ضدآمریکایی بودن نیستم ولی خب تاریخ را نمی توان فراموش کرد.
وی افزود: ما روزهای آخر جنگ، دستِ بالا نداشتیم. در آن شرایط دبیرکل وقت سازمان ملل متحد با تعریفی که از ایرانیان شنیده بود به «فهد» زنگ زد تا صدام را وادار کند آتشبس را بپذیرد. او به صدام نمیگوید ایرانیان سلاح قوی دارند، بلکه میگوید غرور ایرانی را زیر پا نگذار، که اگر غرورشان زیرسوال برود برمیگردند و دمار از روزگارت درمیآورند. بعد از قرائت پیام حضرت امام هم بود که مردم به جبهه هجوم بردند.
ظریف تاکید کرد: با این تفاسیر بود که کشورهای حوزه خلیج فارس متوجه شدند نمیتوانند به صدام هم تکیه کنند اما به او پول داده بودند که در برابر ایران قرار گیرد در حالی که همان پول برای بمباران کویت و عربستان صرف شد درحالی که هیچ کشوری به اندازه کویت از عراق حمایت نکرد. بعد از این که سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد باز هم کنار گذاشته نشد و رفتند سراغ شوروی و آمریکا. امروز هم رفتهاند سراغ اسرائیل برای خرید امنیت.
وی با اشاره به اینکه تفکر خرید امنیت در میان شیخنشینان هنوز هم پابرجاست، اظهار کرد: آنها متوجه نیستند که همان گونه که سلاح عراق به سمت خودشان رفت، اسرائیل هم به دنبال این است که اینها را پیش مرگ خود قرار دهد. اسرائیل در طول تاریخ جعلی خود از کسی حمایت نکرده است. سر گروگانهای آمریکایی مذاکره کرد اما اسرائیلیها حتی به آمریکاییها هم لگد زدند. اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد اما دوستان ما در جهان عرب این تصور را دارند که میتوانند امنیت را از اسرائیل بخرند لذا این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
وی با بیان اینکه اولین پیشنهاد امنیت منطقهای را به امضای دکتر ولایتی در سال ۱۹۸۵ به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دادیم، گفت: بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ مبتنی بر همین نامه ایران است که بر ایجاد امنیت منطقه تاکید میکند. از آن روز این کار را نکردند و وقتی دکتر حسن روحانی «طرح صلح هرمز» را ارائه کرد، عربها گفتند باید صبر کنیم که آمریکا به ایران فشار بیاورد تا شرایط تغییر کند. طرح صلح امیر سابق کویت که ارائه می شود شاه بحرین میگوید بگذارید ترامپ به ایرانیان فشار بیاورد که بتوانیم امتیازات بیشتری بگیریم. وقتی آرامکو را تیر غیب زد، توقع داشتند آمریکا به دادشان برسد اما بازهم این تفکر را کنار نگذاشتند که امنیت خریدنی نیست.
ظریف به اشتباه ادراکی دوم اشاره کرد و گفت: این اشتباه مشترک بین ما و عربها است که فکر می کنیم آمریکا میخواهد در این منطقه حضورش را افزایش دهد در صورتی که اولویت آمریکا از خلیج فارس خارج شده است و میخواهد مرکز ثقل را به بیرون از این منطقه ببرد. آمریکا به هرچه بخواهد نمیرسد چون قدر قدرت نیست، هرچند در «برجام» نفع داشت اما یکی از دلایل «برجام» برای کاهش مشکلات هستهای همین بود که آمریکا میخواست حضور خود در منطقه را کم کند. این موضوع را عربها زودتر از ما متوجه شدند و دلیل اصلی موافقت اصلی عربستان با برجام همین بود که نمیخواستند حضور آمریکا در منطقه کمرنگ شود.
وی با اشاره به اینکه درحال حاضر آمریکا درحال برونسپاری امنیت منطقه به اسرائیل است، تصریح کرد: دوستان ما هم در منطقه با خیالِ واهی خرید امنیت در حال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند و این یکی از بزرگترین اشتباهات راهبردی کشورهای منطقه است چون اسرائیل نه تنها از آنها حمایت نمیکند، بلکه اینها قربانیانی خواهند شد برای حفظ اسرائیل. شازده ربع پهلوی (رضا پهلوی - فرزند محمدرضا پهلوی) شروع به حمایت از اسرائیل کرده است اما فراموش کرده که همین اسرائیل که قصه کوروش را میگفت از دهه ۹۰ که احتیاج به دشمن جدید پیدا کرد، آمد قصه کوروش را تبدیل به استرومردخوای و خشایارشا کرد. این قصه هم دروغ است چون اتفاق عهد عتیق برعکس آن چیزی است که تبلیغ میکنند. الان گفتمان حاکم در اسرائیل این است که مدعی شدند ایرانیان از ابتدای تاریخ به دنبال نابودی آنها بودند.
ظریف درباره اشتباه ادراکی سوم، توضیح داد: این اشتباه است که فکر میکنیم اگر با چیزی مخالفت کنیم، آن موضوع شکل نمیگیرد. وی با تاکید بر اینکه «عدم حضور» مانع از شکلگیری یک اتفاق نیست، تصریح کرد: الان دو نگرش در کشور وجود دارد، یک نگرش این است که حضور ما در ترتیبات امنیت منطقهای در خلیج فارس باعث بسته شدن دست ایران در محیط قدرتاش میشود که حرف بدی نیست اما اشتباه این است که اگر نباشیم این ترتیبات شکل نمیگیرد. عدم حضور به معنای حذف ما از اتفاقات است.
ظریف ادامه داد: راههای مواصلاتی هرچند که بهترین و مهمترین راهها هستند اما تنها راه نیست. وقتی راه خود را ببندیم میروند با هزینه بالاتر راه لاجورد را درست میکند و آنوقت ما از گزینه هم خارج میشویم. گاهی فکر میکنیم تنها کنشگر ما هستیم، بعضی اوقات فکر میکنیم اصلا توان کنشگری نداریم و آمریکا را قدرت مطلق میدانیم که هردو غلط است. در دنیای کنونی حتی آمریکا هم نمیتواند چیزی را وِتو کند، مگر توانست در شورای امنیت با وتو کردن جلوی مقاومت مردم غزه را بگیرد؟
وزیر پیشین امور خارجه، تاکید کرد: جنگهای اسرائیل با دولتهای عربی ۶ روزه تمام شده. جنگ اسرائیل با مردم غزه ۷ ماه ادامه یافته درحالی که غرب و آمریکا خواستند اسرائیل برنده شود. دیگر امروز کسی از نابودی حماس حرفی میزند. دنیا تغییر کرده است. آمریکا دیگر تصمیمگیر نهایی نیست. مهمترین کاری که ما میتوانستیم بعد از بحران غزه انجام دهیم و فرش عادیسازی را از زیر پای افکار عمومی جهان عرب برای اسرائیل بکشیم، این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه را دادیم. این کُنش اهریمنسازی از ایران را ناکام میکرد. فکر نکنیم باید ترسناک باشیم، هدف اسرائیل از ایران ترسناک نشان دادن ماست.
در ادامه این نشست محمد مسجدجامعی - سفیر سابق ایران در واتیکان و دانشآموخته دکتری ژئوپلتیک در مورد شیخ نشینها و عربستان، گفت: وقتی از مطالعه ژئوپلیتیکی حرف میزنیم یعنی تمام عناصر اقتصادی، هویتی، دینی، اجتماعی و... و. را بررسی کنیم؛ بنابراین نوع نگاه به مسائل از دید ژئوپلیتیکی باهم متفاوت است. شش کشور به عنوان شورای همکاری خلیج فارس علی رغم اختلافات و تفاوتها، یک نوع هماهنگی دارند. دیگران هم به این مجموعه، یک شکل نگاه میکنند و میدانند آنها به معنای واقعی منافع مشترک دارند.
وی افزود: مدتی به جز مصر، سه کشور عربستان و امارات و بحرین، قطر را به شدت تحریم کردند، اما نتوانستند تحریم را ادامه دهند و مشکل پیدا کردند زیرا این مجموعه یک خانواده است و در مقایسه با سایر اتحادیههای جهانی یکی از منسجمترینها است. این مجموعه را به دلیل ساختار اجتماعی و قبیلهای، تاریخی و... میتوان مجموعه واحد نامید.
مسدجامعی ادامه داد: گذار موفق این کشورها بعد از پیدایش ثروت نفتی هم مهم است. قدرت نفتی در لیبی و عراق یکی از عوامل مهم در از هم پاشیدگی این کشورها شد که این مسئله را عربستان و شیخنشینها ندارند چون ساختار قبیلهای خود را حفظ کردند. ورود ثروت در زمان کوتاه به جامعه بدوی اتفاق افتاد اما در عین حال سواد سیاسی و تمامیت اجتماعی حفظ شد که مهمترین عامل آن ساختار قبیلهای است.
وی تاکید کرد هیچ تحول رادیکالی در این کشورها که منجر به تغییر نظام حاکم باشد به تنهایی اتفاق نمیافتد.
مسجد جامعی با بیان اینکه تحول در کشورها مسیر بالا به پایینی دارد، گفت: در کشورهای جهان سوم تحولات، رژیمها را مجبور به سلسله اصلاحاتی میکند. در این کشورها به دلایل فرهنگی، قبیلهای و سنتی و دینی این اتفاق کمتر رخ میدهد. اینها عموما گرایش حمبلی دارند و اصولا در چارچوب فقه حمبلی مقابله با حاکم و نظام حاکم به هر دلیلی حرام است. البته این صرفا یک دلیل است.
این دیپلمات سابق کشورمان تاکید کرد: نگاه این کشورها نسبت به ایران، یک دیدگاه نسبتا مشترک است.
وی با اشاره به اینکه این کشورهای حاشیه خلیج فارس بخشی از جهان عرب هستند، گفت: این مجموعه در ۱۰ سال اخیر سلسله تحولات درونی سنگینی تجربه کرده است. برای بررسی رژیمهای سیاسی باید درک آنها از خودشان و منطقه در زمانه جدید را بدانید. این درک در ۷۰ سال بعد از کشف نفت کاملا لایه به لایه است. تصور ما از این کشورها قدیمی است اما با تحولات زیربنایی که داشتند درکشان هم تحول یافته است.
مسجد جامعی درباره وضعیت فعلی این کشورها، بیان کرد: اینها ۴ مرحله مختلف دارند. پیش از کشف نفت مجموعهای بدوی و قبیلهای بودند. بعد از کشف نفت تا اواسط دهه ۹۰ میلادی خیلی ثروتمند میشوند، اما تصورشان این است که این ثروت فضل خداست و اصل را بر لذتجویی میگذارند و حتی مشکلات امنیتی را با پول دادن از سر میگذرانند. در واقع طی ۳ دهه هدف لذت بردن بود تا با مشکلات مواجه نشوند. اواسط دهه ۹۰ میلادی مدل جدیدی در قطر ایجاد شد که به مدل ۵ کشور دیگر تبدیل شد. آنها فهمیدند باید از انزوا خارج شده و وارد معرکه منطقه و جهان شد و برای همین زیربنای این کار را با ساخت هتل، فرودگاه، دانشگاه و... فراهم میکنند. این جریان از سال ۲۰۰۰ میلادی مدلِ همه شیخ نشینها شد که نتایج مختلفی داشت. در مرحله فعلی این کشورها قصد دارند برای توسعه خود برنامهریزی کنند.
وی خاطرنشان کرد: در بین اینها امارات چموشی هم دارد و به جز توسعه یافتن میخواهد در مسائلی که میتواند، دخالت کند و آنچه که به این موضوع کمک میکند جنگ اوکراین است.
دیپلمات سابق کشورمان با تاکید بر اینکه جنگ اوکراین شرایط را دگرگون کرده است، تصریح کرد: در این جنگ مسئله اصلی فقط زدنِ روسیه نیست، بلکه هدف زدنِ چین است که رقیب بزرگی برایشان محسوب میشود. شکست روسیه در این جنگ به معنای شکست چین هم هست. در این بین مسئله انرژی اهمیت زیادی پیدا کرد، اما این مهم است که این کشورهای شیخ نشین باهوش هستند و میدانند باید با آمریکا و سایر کشورها در روند اتفاقات چگونه برخورد کنند.
کد خبر 848843 برچسبها اسرائیل خبر ویژه محمدجواد ظریف ایالات متحده آمریکا